وساطت علیت به معنای یونانی در درک هایدگر از تکنولوژی
Authors
abstract
هایدگر برای دست یابی به ذات تکنولوژی می کوشد تا از مفهوم شایع تکنیک عبور کند و به برداشتی نو دست یابد. در این مقاله تبیین شده است که این کار از طریق احیاء مفهوم یونانی علیت صورت می گیرد. برای این منظور او با طرحی ابتکاری، مفهوم ابزار را در کنار مفهوم علیت قرار می دهد و مدعی است که از این طریق ذات تکنیک قابل دست یابی است. تفسیر علیت در دورۀ پیش سقراطی مورد اعتنای هایدگر قرار گرفته است. اما او تأکید دارد که نظریات افلاطون و ارسطو تمایز جدی با نظر پیش سقراطیان دارد. به نظر می رسد دربارۀ نظریات افلاطون و ارسطو در خصوص علیت، مسأله تا حدودی مبهم است. در این مقاله شواهدی ذکر خواهد شد که مؤید سازگاری آرای این دو فیلسوف با پیش سقراطیان و نتیجتاً با اندیشۀ هایدگر حداقل در برخی موارد است. در نهایت به بررسی این نظر هایدگر پرداخته شده است که وی معتقد است در دورۀ مدرن در یک تقلیل گرایی افراطی، علیت در چارچوب تنگ و بسته ای ملاحظه می شود و شیوه های علمی جدید در علم را سبب شده است.
similar resources
معنای فوسیس در تفکر یونانی آغازین
هدف این مقاله روشن کردن معنا/معانی واژۀ فوسیس (طبیعت) در تفکر یونانی آغازین، با بررسی و تحلیل کاربردهای آن یا شواهد موجود در نوشتههای کهن یونانی ـ اعم از فلسفی و غیر آن ـ است. اهمیتِ یافتن معنای واژگان و تأثیراتی که در جلوگیری از ایجاد مغالطات و بدفهمیهای اساسی میتواند داشته باشد، اندک نیست؛ بهویژه زمانی که با پارههایی به جا مانده از نوشتههای کهن مواجه باشیم، این کار با برشمردن تم...
full textمرگاندیشی و معنای زندگی در هایدگر
مرگاندیشی در نگاه هایدگر و تأثیر آن بر معنای زندگی ناشی از رابطۀ انسان با هستی و هستی معطوف به مرگ اوست. هایدگر مرگاندیشی را مختص دازاین اصیل دانسته و زندگی اصیل را معنادار میداند. او اندیشۀ مرگ را نیرویی برای گسست از پوچی روزمرگی و معناداری زندگی بهشمار میآورد. در مواجهۀ با نیستی و تکاپو در میدان مرگآگاهی دازاین قادر به کسب بصیرت نسبت به واقعیت جهان، آزادی و اصالت بخشیدن به زندگی خود و ب...
full textتحلیل هایدگر از معنای زمان در فلسفه هگل
زمان با سه آموزۀ کلیدی فلسفه هگل یعنی مکان، صیرورت و روح همبسته است؛ 1. مکان، زمان میشود؛ یعنی وجود مکان به مثابه زمان (توالی اکنونها) متعین میشود. 2. زمان به این معنا صیرورت به شهود درآمده است که حرکت دیالکتیکی روح در آن ر خ میدهد. 3. شباهت زمان- به مثابه اکنونهای تهی و انتزاعی- و روح - به مثابه مفهوم- روح را قادر به نفی زمان میسازد. هایدگر این تحلیل هگل را مناسبِ فهم شایع از زمان (ز...
full textتأملی بر معنای مرگاندیشی در فلسفة هایدگر
مقالة حاضر سعی میکند تا مسألة مرگ را از دریچة تازة هستیشناسی تودستی مورد بررسی قرار دهد. منظور ما از هستیشناسی تودستی نحوهای از مواجهه با هستندههای تودستی (هستیهای ابزاری) و افقهای انضمامی حیات است که در تفکر مارتین هایدگر بسط پیدا کرده است. این هستیشناسی که به نظر ما روش خاص هایدگر در بررسی هر موضوعی است، موضوعات و افقهای حیات انسانی را در بستری عملی و درگیرانه مورد بررسی قرار میدهد. یکی...
full textبررسی رویکرد هایدگر در مواجهه با تکنولوژی
تکنولوژی و ماهیت آن، از کلیدیترین موضوعات مورد توجه در اندیشة هایدگر است. هرچند رویکرد هایدگر با آنچه در فلسفة تکنولوژی متداول شاهد آن هستیم تفاوت چشمگیری دارد، رد پای بینشهای موجود در تفکر هایدگر را میتوان در فلسفة تکنولوژی معاصر، حتی در سنت فلسفة تحلیلی نیز بهوضوح مشاهده کرد. در این مقاله، ابتدا کوشش میشود تا بر پایة اندیشة هایدگر، ماهیت تکنولوژی مدرن روشن شود. تحلیل هایدگر از تکنول...
full textپرسش هایدگر از معنای وجود و پیدایش مفهوم «دازاین»
پرسش از معنای وجود، از پرسشهای اصلی و پردامنه در اندیشۀ هایدگر است. مقالۀ حاضر به سرآغاز این پرسش در درسگفتارهای اولیۀ هایدگر برمیگردد؛ تا نشان دهد که او گذشته از آنکه آن را به طور گسترده مطرح کرده است، اولاً از طریق پیوندزدن آن با پرسش از موجود من حیث هو، و نیز با مفهوم جوهر، آن را به سنت کهن مابعدالطبیعه برمیگرداند. ثانیاً او از همان آغاز، به ویژه در ضمن بحث از جوهر، به همان پاسخی به پرسش ا...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
شناختجلد ۷، شماره ۱۰، صفحات ۰-۰
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023